امروز به موضوعی که سوال بسیاری از شما عزیزان (در مشاوره حقوقی تلفنی) است می پردازیم : اعتراض به رای تجدید نظر در دیوان عالی کشور
احکام صادره از دادگاه های بدوی جز در مواردی که در قانون بیان گردیده شده و موجب تغییر رای صادره بوده است قطعی بوده و اعتراض تجدید نظر خواهی نسبت به آن قابل پذیرش نخواهد بود اما در مواردی که اعتراض به رای صادره بدوی به عللی از قبیل واخواهی ، تجدید نظر خواهی ، فرجام خواهی و غیره به موجب قانون پذیرفته گردید شخص معترض می تواند با طرح کردن اعتراض خود به مرجع صالح خواستار تغییر حکمی گردد که راجع به او در دادگاه نخستین صادر گردیده شده است و این رای بعد از بررسی حسب موضوع مطروحه بنا بر اینکه اعتراض راجع به ماهیت حکم بوده یا تشریفات شکلی در ظرف مهلت قانونی در دادگاه تجدیدنظر استان و یا دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته و حسب حکم دادرس، بنا بر پذیرش یا رد حکم بدوی نسبت به آن حکم صادر می گردد که این حکم قطعی بوده است
تا اینجا بحث متوجه شدیم که ممکن است رای بدوی ما دو حالت پیدا کند :
- یا حکم صادره نخستین قطعی بوده و مشمول طرق عادی اعتراض اعم از تجدید نظر خواهی و واخواهی نبوده
- یا حکم صادره غیر قطعی بوده و مشمول طرق عادی اعتراض گردیده و امکان تغییر داشته است
فرض کنید ما نسبت به حکم بدوی خود در موعد قانونی 20 روزه اعتراض نمودیم و پرونده مطروحه ما برای بررسی حکم به دادگاه تجدید نظر ارسال گردید حالا می خواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که آیا رای قطعی که در دادگاه تجدید نظر قطعی گردیده آیا قابلیت اعتراض دارد ؟
قانون گذار در چند مورد احتمال اعتراض به رای قطعی دادگاه را پذیرفته است :
- واخواهی خوانده غایب نسبت به حکم غیابی
- اعتراض شخص ثالث
- فرجام خواهی
- اعاده دادرسی
بحث مورد نظر ما در این مقاله راجع به اعتراض به حکم قطعی از طریق فرجام خواهی ( که اعتراض راجع به تشریفات شکلی حکم صادره بوده و اعاده دادرسی ( که اعتراض راجع به ماهیت حکم بوده است و قابلیت اعتراض در دیوان عالی کشور را داشته است، که می خواهیم به بررسی آن بپردازیم .
مطابق ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی قانون گذار بیان می دارد که شخص فرجام خواه این حق را داشته که نسبت به رای قطعیت یافته در موارد ذیل به دیوان عالی کشور طرح اعتراض بنماید و خواستار نقض حکم قطعیت یافته از دیوان عالی کشور به عنوان عالی ترین مرجع قضایی باشد
این دعاوی عبارتند از:
- دعوی اصل نکاح
- دعوی فسخ نکاح
- دعاوی طلاق
- دعوای نسب
- دعوای حجر
- دعوای وقف
و اعاده دادرسی که راجع به اعتراض به ماهیت حکم صادره بوده در ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی بیان گردیده شده است که عبارت است از:
- صدور حکم راجع به موضوعی که مورد درخواست خواهان نبوده است
- صدور رای به بیشتر از خواسته ای که مدنظر خواهان بوده و آن را در دادخواست خود طرح کرده است
- در تعارض بودن حکم صادره با حکمی که در دعوی مطروحه بین طرفین دعوی صادر شده است
- وجود تضاد بین مفاد یک حکم
- به کار بردن اسناد و مدارکی که موجب تاثیرگذاشتن در حکم صادره بوده و قاضی را به اشتباه انداخته است مانند سند جعلی
و این موارد از موضوعاتی بوده که شخص توانسته با ارائه ادله و مدارکی که مثبت اثبات ادعایش بوده در صدد نقض حکم صادره قطعی از دادگاه تجدید نظر به دیوان عالی کشور گردد
برخی از سوالات متداول درخصوص اعتراض به رای تجدید نظر در دیوان عالی کشور:
آیا امکان اعتراض به حکم قطعی دادگاه تجدید نظر به دیوان عالی کشور وجود دارد؟
در مواردی از قبیل اعاده دادرسی و فرجام خواهی که از طرق فوق العاده شکایت بوده است می توان از طریق اعتراض به دیوان عالی کشور خواستار نقض حکمی که قطعیت یافته شد.
موعد زمان قانونی تعیین شده برای اعتراض به رای قطعی دادگاه تجدید نظر در دیوان عالی کشور چگونه بوده و شخص معترض باید در چه بازه زمانی آن را طرح بنماید؟
این بازه زمانی برای اشخاص مقیم ایران ظرف مهلت بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور ظرف مهلت دو ماه بوده است.
جهت اخذ مشاوره تخصصی با وکیل دیوان عالی کشور هم اکنون تماس بگیرید. صفحه رسمی اینستاگرام وکیل پرس پلی برای پاسخ به سوالات در حوزه پرونده های دیوان عالی کشور